As free as the ocean

40. غم

يكشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۴۸ ب.ظ

اینروزا بیش از هروقت دیگه ای تنهام.

غم غربت یه طرف،خراب شدن گوشی و نیاز شدید من بهش یه طرف،امتحان بافت انگلیسی،انگلِ نمیدونم فازش چیه یه طرف،تنهایی ب معنای واقعی کلمه و ترس از ادامه داشتنش و کلی چیز دیگه در کلی طرف دیگه...

ملت فک میکنن من چقد با این و اون آشنام.

خب که چی؟

وقتی هیچکس نباشه بتونی باهاش تو خیابون راه بری و هرچی ته دلته و داره لهت میکنه رو بگی،چه فایده؟

اینهمه آدمی که نه سودی دارن نه زیانی.

واقعا بچه های اهواز و کلا جنوب قابل مقایسه نیستن با اینجا.

چرا اینقد نچسبین آخه؟فک میکنین چه خبره؟چرا اینطوری ب آدم نگاه میکنید؟

لعنت !

+"1984" تموم شد."زن و شوهر واقعی"رو میخونم.گزیده ی داستان های کوتاه آفریقاست.

واقعا نمیدونم چرا دارم ادامه ش میدم.چون من از پایان های باز و داستان هایی ک معلوم نیس تهش چی میشه خیلی خوشم نمیاد.

++دقت کنید نگفتم دوستای خوبی ندارم.صرفا حضور ندارن الآن!


ای بخت سراغ من بیا

که رختخواب من با این خیال خامم

گرم نمیشه...

#پیش درآمد




موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۲۸
Juddy A.

نظرات  (۴)

با سلام دوست عزیز
امیدوارم روز خوبی داشته باشید
www.musicgelyan.com
با تشکر منتظر شما دوستان عزیز هستیم. 
۲۸ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۵۹ معلوم الحال
برای چی و کی وب احداث کردین؟ همین جا حرفاتونو بزنید و تخلیه کنید هر آنچه در دل صاحاب مردتونه :))
پاسخ:
صاحاب مرده چیه؟من اینجاااااام!
+نمیدونم.چون یکسری افراد آدرس اینجارو دارن نمیشه هرچیزی رو گفت متاسفانه!
۲۸ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۸ معلوم الحال
با دلتون بودم :) به شما فحش ندادم کِ د:
پاسخ:
:||||
۲۹ بهمن ۹۷ ، ۰۷:۵۳ معلوم الحال
ای بابا :/
عذرررر می‌خوام
پاسخ:
خواهش میکنم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی